آخرین مطالبکتاب و کتابخوانی
نقد و بررسی کتاب خطای ستارگان بخت ما

نقد و بررسی کتاب خطای ستارگان بخت ما
داستانهای عاشقانه همیشه یکی از پرطرفدارترین ژانرهای داستانیاند. نفوذ این داستانها در قلب خوانندگان تا حدی است که امروزه کمتر کتاب یا فیلمی پیدا میشود که حداقل یک رگه از قصهای عاشقانه در ان روایت نشده باشد.
داستان خطای بخت ستارگان ما داستانی سراسر عاشقانه است، داستانی که بعد از خواندن تنها یک صفحه از آن، دیگر نمیتوانید از خواندنش دست بکشید. جان گرین نویسندهی کتاب خطای بخت ستارگان ما داستان عشق بین هیزل گریس و آگوستوس واترز را بیان میکند. داستان عشق زوجی که در نبرد با سرطان با یکدیگر آشنا میشوند.
خطای بخت ستارگان ما؛ کتابی برای درک عشق
جان گرین در مصاحبه ای دربارهی کتاب خطای بخت ستارگان ما میگوید:« من مطمئنم نمیخواستم بگویم که هیزل و آگوستوس قهرمان نیستند چون ته دلم میخواستم آنها قهرمان باشند. نه به خاطر اینکه مریض بودند، به خاطر اینکه آنها تصمیمات سختی میگرفتند. به خصوص گاس خیلی دلش میخواست که قهرمان باشد اما من دلم نمیخواست از آن قهرمانهایی باشد که دلش میخواست، چون بیشتر ما کسی نیستیم که دلمان میخواهد باشیم.»
چرا خطای بخت ستارگان ما؟
همهی نویسندگان برای انتخاب کردن نام کتابشان زمان زیادی را صرف میکنند. چون نام یا عنوان اصلی کتاب، نخستین نوشتهای است که خواننده هنگام خریدن آن کتاب میبیند. برای مثال «ویلیام فاکنر» نام کتاب «خشم و هیاهو» را از یکی از تکگوییهای مکبث در نمایشنامهای به همین نام از ویلیام شکسپیر برداشته است.
جان گرین برای انتخاب نامی متناسب با داستان کتابش در آثار کلاسیک زیادی جستوجو کرد و در نهایت نام این کتاب را خطای بخت ستارگان ما (The Fault in Our Stars) گذاشت. این عنوان، از دیالوگی در پرده اول نمایشنامه «ژولیوس سزار» ویلیام شکسپیر میآید که در آن شخصیت گایوس خطاب به بروتوس میگوید:« بروتوس عزیزم، خطا در ستارگان بخت ما نیست، بلکه در خود ماست چرا که ما فرودستانی بیش نیستیم.»
جان گرین در کتابش داستان عشقی را روایت میکند که اتفاقا خطا در بخت ستارگان هیزل گریس و آگوستوس است. بختی که فرصت با هم بودنشان را تهدید میکند و ستارگانی که برخلاف خواست آنها عمل میکنند.
گرین از این نامگذاری هدف بزرگتری هم داشته است و آنهم پیامی خطاب به همهی کسانی است که در حال جنگ با سرطان هستند، سرطانی که نتیجهی یک جایگیری نامناسب ستارههاست. جالب است بدانید عنوانی که مترجم نروژی این کتاب برایش در نظر گرفته است، «لعنت به شانس» است.
آیا این داستان «خطای بخت ستارگان ما» واقعی است؟
جان گرین، نویسندهی خطای بخت ستارگان ما، در مصاحبهای میگوید که تمام شخصیتهای داستانش خیالی هستند و هیچکدام از آنها در واقعیت وجود ندارند. اگرچه که او داستان کتابش را از دختری به نام «استر گریس ارل» الهام گرفته است. میتوان گفت شخصیت هیزل گریس در فیلم حداقل از لحاظ ظاهری خیلی شبیه به استر ارل است. استر ارل یک نویسنده و بلاگر آمریگایی بود که از دوازده سالگی با سرطان تیروئید دست و پنجه نرم میکرد و در نهایت در سال ۲۰۱۰ در جنگ با سرطان شکست خورد.
جان گرین در مصاحبهای درباره استر میگوید:« ما توی یکی از کنفرانسهای هری پاتر در سال ۲۰۰۹ همدیگر را دیدیم. وقتی وارد سالن شدم، همه گروه گروه گپ میزدند و شلوغ میکردند . من گوشهای ایستاده بودم و آن دختر هم همینطور. برای همین شروع کردیم به حرف زدن و حسابی دوست شدیم.»
جان گرین؛ نویسندهی محبوب نوجوانان
جان گرین (John Green) نویسنده و ویدئوبلاگر آمریکایی است که در سال ۲۰۰۶ برندهی جایزهی پرینتز شد. او در فهرست «صد نفر از تاثیرگذارترین انسانهای دنیا» مجلهی تایمز قرار دارد. گرین علاوه بر اینکه نویسندهی تاثیرگذاری در قرنبیست ویکم است، ویدئوبلاگر موفقی هم در دنیای مجازی است. جان و برادرش هانک تاکنون یازده سری برنامهی آموزشی درست کردهاند که یکی از آنها کانال مجازی مخصوص آموزش ادبیات، تاریخ و علم است.
اولین کتاب جان گرین، «در جستوجوی آلاسکا» نام دارد. او این کتاب را در سال ۲۰۰۵ نوشت و «فاطمه جاپیک» آن را به زمان فارسی ترجمه کرده است. دومین کتاب جان گرین رمانی به نام «بگذار برف ببارد» بود. گرین این رمان را به همراه دو نویسندهی دیگر نوشت. این کتاب مجموعهای از داستانهای مربوط به کریسمس بود که متاسفانه به فارسی ترجمه نشده است. رمان «شهرهای کاغذی» سومین رمان جان گرین است که سال ۲۰۰۸ در رتبهی پنجم پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت.
در آگوست سال ۲۰۰۹، جان گرین اعلام کرد که نام رمان جدیدش «پایان» خواهد بود، همین رمان بود که بعد از چند ماه نامش به خطای بخت ستارگان ما تغییر کرد. این کتاب که قرار بود در ژانویهی ۲۰۱۲ منتشر شود، در اثر حادثهای نه روز زودتر برای کسانی که این کتاب را پیش سفارش داده بودند ارسال شد. جان گرین هنگام وقوع این حادثه از خوانندگانش خواست یا کتاب را تا روز انتشار عمومیاش نخوانند و یا اگر خواندند داستان کتاب را آشکار نکنند. خوانندگان هم به این درخواست نویسنده پاسخ مثبت دادند و داستان کتاب را تا روز انتشارش لو ندادند.
جدیدترین اثر جان گرین لاکپشت رو لاکپشت (Turtles All The Way Down) نام دارد. این کتاب سال ۲۰۱۷ چاپ شد و از نگاه جان گرین شخصیترین رمان اوست. داستان کتاب دربارهی دختری است که مبتلا به بیماری وسواس فکری است. جان گرین که خودش قربانی این بیماری است در مصاحبهای دربارهی این کتاب میگوید: « نوشتن این کتاب خیلی سخت بود، اما من توانستم تا آخرش بنویسم. سعی کردم تمام تجربیاتم از بیماری وسواس فکری را در کتابم بیاورم.» دو مترجم این اثر جان گرین را به فارسی برگرداندهاند، «فاطمه جابیک »که ترجمه اش را انتشارات میلکان منتشر کرده است و دومین ترجمه از «امیرمحمد جوادی» است، این ترجمه را نشر مجید چاپ کرده است. نسخهی الکترونیکی کتاب «لاکپشت رو لاکپشت» اثر جان گرین با ترجمه امیرمحمد جوادی در سایت فیدیبو برای دانلود موجود است.
خطای بخت ستارگان ما به فارسی
کتاب خطای بخت ستارگان ما در زمان انتشارش در سال ۲۰۱۲ به محبوبیت زیادی رسید. اما چند سالی طول کشید تا این کتاب به فارسی برگردانده شود.
اولین ترجمهی این کتاب را نشر آموت با ترجمهی «آرمان آیتاللهی» به نام «نحسی ستارگان بخت ما» منتشر کرد. نسخهی صوتی این کتاب را میتوانید از فیدیبو خریداری کنید. انتشارات هیرمند این کتاب را با ترجمهی «مریم فرادی» به نام «بخت پریشان» منتشر کرده است. نشر چشمه هم به تازگی این کتاب را با نام « اشتباه در ستارههای بخت ما» با ترجمهی «مهرداد بازیاری» منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی وpdf همهی این کتابها در فیدیبو موجود است و شما میتوانید بعد از خرید اینترنتی، آنها را در اپلیکیشن رایگان فیدیبو بخوانید.
در نهایت کتابی که در این صفحه بررسی میکنیم کتاب «خطای بخت ستارگان ما» است که «الهه مرادی» و «میلاد بابا نژاد» با همکاری هم آن را ترجمه کردهاند. این ترجمه در سال ۱۳۹۷ عنوان پرفروشترین کتاب ترجمه شده در حوزه کودک و نوجوان را کسب کرده است.
«الهه مرادی» و «میلاد بابانژاد» زوج مترجم و جوانی هستند که حوزه تخصصی آنها ترجمه کتابهای کودک و نوجوان است. این دو با انتخاب کتابهای پرفروش بازار و بعد ارائهی ترجمهای روان و ساده از این کتابها، کارشان را به علاقهمندان کتب کودک و نوجوان ثابت کردهاند. این زوج تا امروز شش کتاب را ترجمه کردهاند و با همکاری انتشارات پیدایش همهی آنها را چاپ کردهاند. «نفرتی که تو میکاری» از «انجی توماس»، «جزیرهی خودمان» و «چه جوری تا همیشه زنده باشی» از «سالی نیکولاس» و خطای بخت ستارگان ما تعدادی از این کتابها هستند. شما میتوانید پی دی اف همهی این کتابها را از فیدیبو دانلود کنید و در اپلیکیشن رایگان فیدیبو بخوانید.
درباره فیلم خطای بخت ستارگان ما
در خرداد ماه سال ۲۰۱۴، «جاش بون» کارگردان آمریکایی، همراه «مایکل وبر» فیلمنامهای بر اساس رمان خطای ستارگان بخت ما نوشت. این فیلم با فروش جهانی ۱۸٫۳ میلیون دلار برای هفتهها در فهرست پرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۱۴ قرار گرفت. در این فیلم ستارگانی مثل «شایلین وودلی» و «آنسل الگات» نقشآفرینی میکنند. موفقیت این فیلم در گیشه باعث شد «مایکل وبر» همراه «اسکات نوسداتر» یک سال بعد از موفقیت فیلم خطای بخت ستارگان ما، فیلمنامهی دیگری بر اساس کتاب «شهرهای کاغذی» جان گرین بنویسند که این فیلمنامه هم تبدیل به فیلم موفق و پرفروشی در گیشه شد.
فروش و موفقیت فیلمهای جان گرین به حدی بود که شرکت فاکس ۲۰۰۰ با او قرارداد انحصاری بست و اکنون این شرکت مسئول ساخت همهی فیلمهای آینده و احتمالی جان گرین است. موسیقی تیتراژ آخر این فیلم را «اد شیران» خوانندهی انگلیسی خواند که این قطعه هم به اثری ماندگار تبدیل شد.
سال ۲۰۱۴ کمپانی فاکس هندوستان اعلام کرد که میخواهد اقتباس جدیدی از کتاب خطای بخت ستارگان ما بسازد. نام این فیلم قلب بیپناه (Helpless Heart) است و فیلمبرداری آن سال ۲۰۱۸ آغاز شد، و تاریخ پخش آن را ماه نوامبر ۲۰۱۹ اعلام کردهاند.
در بخشی از کتاب میخوانیم
تکه کاغذ تا شدهام را باز کردم:« اسم من هزل گریس است. آگوستوس واترز عشق بزرگ زندگی من بود که طالعمان روی ستارگان بختمان نوشته شده بود. عشق ما یک افسانهی عاشقانه بود و من حتی نمیتوانم بدون اشک ریختن، در مورد آن صحبت کنم. گاس میداند. من داستان عاشقمان را برایتان تعریف نمیکنم چون مثل تمام داستانهای عاشقانهی واقعی، این داستان هم باید با ما بمیرد…. نمیتوانم از عشقمان به شما بگویم بنابراین از ریاضی برایتان میگویم. من ریاضیدان نیستم اما میدانم که بین عدد صفر و یک، بی نهایت عدد وجود دارد. عدد ۰٫۱ عدد ۰٫۱۲ و ۰٫۱۱۲ و بی نهایت عدد دیگر. البته که بین صفر و دو، بی نهایت بزرگتری هست یا بیشتر از آن، بین صفر و یک میلیون. نویسندهای که قبلا دوستش داشتیم این را به ما یاد داد. روزهایی هست، روزهای زیادی که از اندازهی مجموعهی بی نهایت خودم متنفر میشوم. دلم اعداد بیشتری میخواست. اما گاس، عشق زندگی من، هرچه بگویم بازهم برای قدردانی به خاطر این بی نهایت کوچکمان کافی نیست. من آن را با دنیا عوض نخواهم کرد. تو، بین اعداد این روزها، به من همیشهای را هدیه دادی و من از تو ممنونم.»
شاید برایتان جالب باشد:
نقد و بررسی کتاب عقاید یک دلقک
نقد و بررسی کتاب یک بعلاوه یک
نقد و بررسی و معرفی کتاب دختری در قطار
لینک کوتاه: http://bigmoon.ir/?p=3303